من یه دوست مشترکی داشتم با آهو به اسم مریم. رفتم بهش داستان رو گفتم و کلی خوشحال شد و شروع کرد به بحث در مورد عروسی و این ات. بهش گفتم جمع کن خودتو من تا تجربه‌ی یه استارتاپ موفق رو نداشته باشم ازدواج نمی‌کنم. البته انکار نمی‌کنم که از حرفش خوشم اومد :)) ولی نباید با این حرفاش هول بشم یه کاری بکنم که در راستای اهدافم نیست. آهو دختر فوق‌العاده‌ای به نظر میاد. ولی برای اینکه مطمئن بشیم می‌تونیم با هم بسازیم لازمه مدت نسبتا طولانی‌ای با هم باشیم. فکر کنم معمولا مشکلات خودشون رو توی ۶ ماه نشون بدن. اما بعد از اون رو باید وقت بذاریم ببینیم می‌تونیم این مشکلات رو حل کنیم یا نه. چون هیچ دو نفری برای با هم بودن ساخته نشدن. بلکه برای با هم بودن تکامل پیدا می‌کنن. ما باید یه مدت با هم باشیم تا بفهمیم مشکلاتمون چی هستش و بعدش برای برطرف کردنش وقت بذاریم.

 

حالا مشکل اینه که وقتی با هم فاصله‌ی زیادی دارید، خیلی وقتا یا نمی‌تونید مشکلاتتون رو تشخصی بدید یا اینکه مشکلات خاص این شرایط براتون ظهور می‌کنه. دو تا چیز رو من باید با آهو مطرح کنم. یک همین پروتوکل شناسایی مشکلات. دوم راه‌هایی برای کاتالیز شناخت مشکلات با توجه به دوریمون. اگر میشد تابستون رو بپیچونه و پیش من باشه خیلی خوب میشد ولی تقریبا غیرممکنه. بدبختی اینه که راه درست و حسابی‌ای هم برای تهران اومدن نداره چون دانشگاه فرهنگیان بوده و تعهد خدمت داره. نمی‌دونم خلاصه. باید بگردم ببینم چطوری میشه این بچمون رو آورد ور دل خودمون.


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

fung.parsablog.com niuwdap دانلود رایگان Shawn تجهیزات آشپزخانه صنعتی